Injo0oram Nemimo0one...!

بر آستانه ی تسلیم سر بنه حافظ...که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد

Injo0oram Nemimo0one...!

بر آستانه ی تسلیم سر بنه حافظ...که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد

سه پلشک...!!

همیشه وقتی قراره خوشحال بشی نهایتاً یه اتفاقِ خوب میوفته ولی خدا نکنه قرار باشه حالت گرفته بشه،ابر و باد و....همه دست به دستِ هم میدن تا همه جوره دهانت صاف بشه!_ آخه تو که سه ساله هیچ خبری ازت نیست باید همین امشب یاد من بیوفتی؟؟ اونم اینجوری؟ سه ساله نگفتی دارم چه غلطی میکنم تو این شهرِ کوفتی،حالا اومدی نسخه میپیچی که چی؟؟؟

-خانم فمنیستِ مدافعِ سرسختِ مجردی و آزااادی، میشه لطف کنی با ازدواجِ غیر مترقبه تون بیش از این دهن منو سرویس نکنی؟؟؟؟ _مرتیکه عوضی قبلِ اینکه بوق بزنی یه نگاه به قیافه من بنداز که وقتی جوابِ رد شنیدی منِ دربه در و وسطِ خیابون پیاده نکنی! اعصاب ندارم! اصلاً! از همه اینا بدتر رابطه بلا تکلیفم با بابا لنگ دراز! ندیدمش و حس میکنم داریم سرد میشیم!




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد